جدول جو
جدول جو

معنی داغ حبش - جستجوی لغت در جدول جو

داغ حبش
(غِ حَ بَ)
داغ سیاه. نشان سیاه که از داغ بر چهره یا اندام پدید آرند:
روی تاجیکانه ات بنمای تا داغ حبش
آسمان بر چهرۀ ترکان یغمائی کشد.
سعدی (کلیات چ فروغی، غزلیات ص 112)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غِ)
نشانی که از آب بر کاغذ یا جامۀ در آب افتاده پیدا آید. (آنندراج). اثر تنیدگی آب بر کاغذ:
مانند سیل عمر گرامی گذشت و ماند
چون داغ آب یاد جوانی بدل مرا.
تنها (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
داغی بر روی بدن گوسفندان و دیگر احشام، داغ و درفش، خشونت
فرهنگ گویش مازندرانی